حسین ذوالفقاری, [۱۵.۰۵.۱۷ ۱۲:۱۰]
[Forwarded from حسین ذوالفقاری]
غزل زیر را تقدیم می کنم به بزرگ مرد میدان سیاست امروز که نسلهای آینده نام او را در کنار بزرگانی چون :
امیرکبیر ،مصدق،طالقانی ،منتظری، بازرگان، شریعتی ، هاشمی ، خاتمی و ... خواهند آورد و به آنان فخر خواهند کرد.
غزلی روحانی
مطلع خوب غزلهای منی روحانی
تو در اندیشه سراپا به غزل می مانی
محتوایِ غزل امروز ، دگرگونه شده
شده معشوقِ خدایی ، حسن روحانی
وحشت از اسلحه، چون کام مرا دوخته است
دردِ قلبی که نگفتم تو خودت می دانی
مدح ممدوح نکردم به خدا هر کس را
جز تو را ای که به سیرت چو مَهِ تابانی
باطل السّحرِرقیبان که به افراط روند
اعتدالت ید بیضاست، بسی نورانی!
گر کنم قهر ز صندوق وچو تحریم کنم
ترسم اُفتم به سیه چالِ شبی ظلمانی
گر زند مارِ ریا نیش ، مرا بار دگر
هر کسی گویدم ای مرد، زهی نادانی
من به برجامِ ظریفت ، چه قَدَر می نازم
ای که در قول و عمل ، خاتمی دورانی
هاشمی هم به مرامِ تو مباهات نمود
ای که در صلح چو تندیسِ دلِ ایرانی
مقطعِ این غزلم قافیه اش نام تو شد
تا سرا پا همه شعرم بشود روحانی
حسین ذوالفقاری عشق آباد ۹۶/۲/۲۴
:: موضوعات مرتبط:
شعر ,
,
:: برچسبها:
انتخابات ریاست جمهوری ,
حسن روحانی ,
شعر ,
غرل سیاسی ,
اجتماعی ,
:: بازدید از این مطلب : 537
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1